تصاویر زیبا . عکس های سریال امپراطور دریا . سرزمین بادها

تصاویر زیبا . تصاویر زیبا . سرزمین بادها . yangom . یانگم . سرزمین بادها . عکس جانگهوا . عکس های بانو جمی . عکس های یانگوم . تصاویر سریال دختر امپراطور . عکس های سریال امپراطور دریا . عکس های یانگم . جانگهوا . عکس هاجین . 11,468,960

تصاویر زیبا . عکس های سریال امپراطور دریا . سرزمین بادها

تصاویر زیبا . تصاویر زیبا . سرزمین بادها . yangom . یانگم . سرزمین بادها . عکس جانگهوا . عکس های بانو جمی . عکس های یانگوم . تصاویر سریال دختر امپراطور . عکس های سریال امپراطور دریا . عکس های یانگم . جانگهوا . عکس هاجین . 11,468,960

خلاصه قسمت 42 سریال جواهری در قصر !

... و یانگوم که بسیار نگران یونسنگ بود در اولین اقدام سعی می کند از دادن غذاهای چرب به او جلوگیری کند...

جلوگیری یانگوم از دادن غذای جرب به یونسنگ


استاد شین هنگامیکه از این موضوع مطلع می گردد کلیه پزشکیاران از جمله یوئلی (یوری) را برای تجمع در اطاق یونسنگ و معاینه وی فراخوانی می کند...

استاد شین و معاینه جمعی یونسنگ


همه پزشکیاران و حتی دستیاران نیز متوجه می شوند که یونسنگ فشار خون دارد و پزشکان هنگامیکه یوئلی را مورد بازخواست قرار می دهد به سادگی می گوید : واقعاً تشخیص ندادم!

یوئلی (یوری) می گوید تشخیص ندادم !


با وجود درخواست استاد شین به اخراج یوئلی لیکن پزشک مسئول که خود نیز از این نوع نیرنگ ها بی بهره نبود تنها با انزال درجه یوئلی ماجرا را خاتمه می دهد..
آخرین دیالوگ هایی که در حیاط قصر بین شین بی و یانگوم رد و بدل می شود نغمه ای از خاطرات گذشته و هشدارهای یانگوم را یادآوری می کند...

هشدار یانگوم به یوئلی


یانگوم با توضیح شرایط به بانو مین آخرین توصیه های ضروری در مورد یونسنگ را گوشزد می کند...

توضیحات لازم یانگوم به بانو مین


یانگوم ، افسر مین را در حیاط قصر ملاقات می کند و نگرانی خود را در مورد صدمه اطرافیانش در صورت تعلل از اقدامی اساسی به او اطلاع می دهد. افسر مین جو به او می گوید در این شرایط هنوز کاری مشکل است ولی یانگوم ادعا می کند که بعضی مواقع برای مسایل سخت نیز باید راه حلی یافت و نباید صبر کرد تا آسان شوند او بهترین راه را پی بردن به علت بیماری پادشاه از آن زمان تا حال اعلام می کند...

یانگوم به مین می گوید باید اقدامی کنیم


با توجه به اینکه او نمی توانست پادشاه را از نزدیک معاینه کند ، فکری به نظرش می رسد و آن دستیابی به اسناد سوابق پزشکی پادشاه است با وجودیکه افسر مین به او گوشزد می کند که دستیابی به چنین اسنادی امری خطرناک و تقریباً امکان ناپذیر است ولی یانگوم دست از تلاش بر نمی دارد..
او درگذشته نیز تقاضای مشاهده سوابق پزشکی شاه را از کاردار دربار کرده بود و او به شدت با او برخورد کرده بود...

یانگوم برای بدست آوردن اسناد قبلاً نیز تلاش کرده بود


حتی داگو و همسرش نیز نگران سلامتی یونسنگ بودند بطوریکه قطعه سنگ بینی یکی از مجسمه های بودا که اعتقاد داشتند لمس آن به راحتی زایمان کمک می کند با زحمت جدا می کنند و  به یونسنگ می رسانند!!

بینی مجسمه بودا


یانگوم از استاد شین تقاضا می کند تا با توجه به اینکه پزشک ملکه است اجازه دهد سوابق ملکه را بررسی کند ولی پزشک شین انجام چنین عملی را بسیار پیچیده و تا حدودی غیر ممکن می داند...
یانگوم که از دسترسی به سوابق سلطنتی با روال عادی نا امید می شود بطور مستقیم از ملکه درخواست می کند تا اجازه دهد تا سوابق پزشکی او را مطالعه کند ...

درخواست یانگوم از ملکه برای مشاهده سوابق درمانی وی

ولی پزشکان با شنیدن چنین موضوعی یانگوم را مورد بازخواست قرار می دهند و از یانگوم می خواهند تا تقاضای خود را از ملکه پس بگیرد ولی یانگوم به پزشکان صریحاً اعلام می کند که نمی تواند و پزشکان با کینه ای دوباره با توجه به درخواست ملکه این اجازه را برای وی صادر می کنند...
ورود و خروج به محل نگهداری سوابق سلطنتی ، تحت شرایط امنیتی خاص امکان پذیر بود بطوریکه تنها به او 4 ساعت اجازه مطالعه داده می شد و امکان رونوشت و یا دست زدن به سایر اسناد به غیر از اسناد ملکه را نداشت چه برسد به خارج کردن اسناد !

محافظت از اسناد و سوابق شاه تحت تدابیر شدید امنیتی


یانگوم پس از ورود از اغفال لحظه ای مراقب سوء استفاده می کند و یکی از اسناد سوابق پزشکی شاه را برداشته و به طرز ماهرانه ای آن را در جوراب خود پنهان می کند..

یانگوم اسناد شاه را می دزدد!


بطوریکه حتی ، با وجود بازرسی بدنی در حین خروج ، نگهبان متوجه این امر نمی شود...

بازرسی بدنی یانگوم


بدین ترتیب یانگوم موفق به سرقت یکی از اسناد سوابق پزشکی شاه می شود ( شاید یانگوم با این امر اثبات می کند که او حتی در دزدی نیز باهوش است!)
یانگوم پس از سرقت از این محل خطرناک ، سراسیمه به پیش یونگ داک می رود و یانگ داک به سرعت از روی سوابق پزشکی رونوشت تهیه می کند ولی یانگوم به یانگ داک می گوید قصد دارد فردا نسخه دیگری از سوابق را بیاورد! حتی یانگ داک نیز به او می گوید تو دیوانه ای!

دادن سوابق به یانگ داک برای کپی و بررسی


یانگوم بارها اسناد پزشکی سلطنتی شاه را دزدیده و  برای تهیه رونوشت به آن ها را به یانگ داک می دهد!!!

سایر سوابق شاه


گیومیونگ نیز در فرصتی مناسب ، آخرین تلاش خود را برای بدست آوردن مین جو انجام می دهد و برای اولین بار و برای اولین شخص جملاتی بر گرفته از احساس واقعی خود را بیان می کند.. که البته ناکام می ماند...

گیومیونگ غذای برای افسر مین تهیه می کند


گیومیونگ به چویی اعلام می کند هم اینک هر نقشه ای داری پیاده کن و من مانع شما نیستم! خاندان چویی هم که قصد داشتند افسر مین را به ارتباط با یانگوم متهم کنند با نیرنگی برای جمع آوری مدرک فردی را به پیش داگو می فرستند و با مست کردن داگو ....

داگو را برای کشیدن اطلاعات در مورد روابط پنهایی یانگوم و مین مست می کنند


که خوشبختانه همسر داگو به موقع وارد عمل شده و داگو را از صحنه خارج می کند...

همسر داگو به داد دخترش می رسد!


در این وضعیت یانگوم آخرین سابقه پزشکی را به یانگ داک می رساند...
همسر داگو که بسیار نگران یانگوم است به او نصحیت می کند تا ارتباطش با مین جو را قطع کند وگر نه او و مین جانگ هو جان سالم به در نخواهد برد..

همسر داگو به یانگوم می گوید به دلیل عدم تطابق طبقات امکان ازدواج وجود ندارد


در این موقعیت شاه دچار بیماری می شود

شاه بیمار می شود

و پزشک مسئول که مدتهاست بیماری شاه را بدرستی تشخیص نمی دهد ، به دنبال جریان فکری سوابق شاه برای بررسی سوابق وی به محل نگهداری اسناد سوابق شاه می رود ولی خوشبختانه به دلیل فراخوانی وی متوجه کمبود اسناد نمی شود!

کمبود اسناد مربوط به شاه


یانگوم در این فرصت آخرین سابقه پزشکی شاه را به جایش باز می گرداند ، با خیال اینکه کسی از این ماجرا مطلع نشده است...

یانگوم سند سوابق پزشکی را به سر جایش بر می گرداند


ولی پس از مدتی گارد امنیتی خصوصی شاه بطور بسیار آرام و مخفیانه او را دستگیر می کنند

گارد امنیت خصوصی شاه یانگوم را آرام دستگیر می کنند


و برای تحقیقات و بازجویی به مقر حفاظتی خود می برند و به او اطلاع می دهند که آنها ماموران ویژه ای هستند که به شدت از مسایل خصوصی خانواده شاه محافظت می کنند و هر کس به نحوی اطلاعاتی از این بخش خارج کند بدون کوچکترین اثری کشته می شود...

یانگوم تحت بازجویی شدید


مامور تحقیقات به او می گوید چرا او این اسناد را خارج کرده است.. یانگوم برای اولین بار همه چیز را انکار می کند... ولی ماموران به او می گویند کار از انکار گذشته است!

کار از انکار گذشته است!


مادام چویی کل قصر را بسیج می کند تا بفهمد یانگوم به چه علت تحت چنین بازجویی هراس انگیزی قرار گرفته است..

مادام چویی متوجه دستگیری یانگوم می شود


آخرین بیان ماموران امنیت خصوصی شاه حکایت بر کشتن یانگوم بدون بر جای ماندن کوچکترین اثری در نیمه شب دارد...
آخرین ملاقات یانگوم با رئیس کارداران و ماموران امنیت خصوصی است و به او توضیح می دهد که او برای نجات جان شاه این امر را انجام داده است...
مادام چویی که بالاخره با تمام تلاش از این موضوع مطلع می شود می فهمد که هدف یانگوم از دزدیدن اسناد افشای اطلاعات گذشته بوده است و اعلام می کند حتی بدون تکان دادن  انگشتانش یانگوم مرگی آرام و بی سر و صدا را برای خود فراخوانی کرده است!
یانگوم بالاخره با وساطت عمیق کاردار ارشد ، آزاد می گردد ولی ناگهان مادام چویی که از موضوع مطلع شده بود کاردار ارشد و یانگوم را در حیاط می بیند و به کاردار اعلام می کند : "پس تو می خواهی به شاه خیانت کنی" 

تو می خواهی به شاه خیانت کنی؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد