تصاویر زیبا . عکس های سریال امپراطور دریا . سرزمین بادها

تصاویر زیبا . تصاویر زیبا . سرزمین بادها . yangom . یانگم . سرزمین بادها . عکس جانگهوا . عکس های بانو جمی . عکس های یانگوم . تصاویر سریال دختر امپراطور . عکس های سریال امپراطور دریا . عکس های یانگم . جانگهوا . عکس هاجین . 11,468,960

تصاویر زیبا . عکس های سریال امپراطور دریا . سرزمین بادها

تصاویر زیبا . تصاویر زیبا . سرزمین بادها . yangom . یانگم . سرزمین بادها . عکس جانگهوا . عکس های بانو جمی . عکس های یانگوم . تصاویر سریال دختر امپراطور . عکس های سریال امپراطور دریا . عکس های یانگم . جانگهوا . عکس هاجین . 11,468,960

خلاصه قسمت هفدهم سریال امپراطور دریا

 گفتیم که گروه تجاری ئی تمام تلاش خود را می کند تا سول پیانگ را به خاک سیاه بکشاند که در همین راستا امتیاز صادرات گوگرد نقره ای به تبت را هم از آن خود کردند.

ارباب ئی از یومون تقدیر می کند که توانسته امتیاز تجارت به تبت را از سول بگیرد

بانو جمی هم داره نقشه می کشه که همه تجار و همکاران سول پیانگ را به طرف خود بکشاند

در همین راستا با یکی از اونا دیدار می کند و با حقه های زنانه خود نظر اون تاجر احمق را به طرف خود جلب می کند

وقتی اوکی را از اون تاجره می گیرن حالا دیگه شیر می شن و افرادشونو می فرستن تا پولای بانو جامی از همکاران سول پیانگ را ظبط کنند.

بانو جمی و ارباب ئی در مورد نقشه هاشون با هم شور می کنند

سول پیانگ برای موفق شدن در کارش به ارباب جو پناه می بره تا برای امری به اون کمک کنه

بانو جانگ که حالا دیگه نمی تونه بدون گونگ زندگی کنه قصد داره که خودشو غرق کنه که یهویی یومون سر می رسه

و نمی زاره اون غرق بشه ولی جانگ از شدت ترس غش می کنه

یومون اونو به خونش می بره و دکتر براش می یاره و دکتر می گه عصبانیت رو قلبش اثر منفی گذاشته و اگه اینطوری پیش بره اون می میره

یومون تا صبح کنار بسترش می شینه و به عشق یه طرفه اش فکر می کنه.

وقتی جانگ به هوش می یاد یومون ماوقع را تعریف می کنه و می گه باید مراقب خودت باشی که جانگ می گه می دونم چه احساسی نسیت به من داری لطفا اونو از قلبت بیرون کن

بانو جمی که از نبود جانگ عصبانیه سر اون داد می زنه که کجا بودی و یومون پیشدستی می کنه و می گه اون شب پیش من بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! شاخ های بانو جمی و اطرافیان در می یاد!!!!

بعدش هم بانو جمی می گه چه خوب حالا می تونین با هم ازدواج کنین!!!!!!

بانو جمی یومون را می یاره تو اتاق و بهش می گه من دوس دارم تو جزئ افرادم باشی و جانگ هم مثه دخترمه و خلاصه تا ته خط برین

یومون از موقعیت سو استفاده می کنه و در خلوت به جانگ می گه تو اگه زنم بشی من فلان می کنم و بهمان می کنم و هزار تا چیز دیگه ولی جانگ دلش.....

این دو تا هم دارن با هم اختلاط شبونه سر پست می کنن

یون تو حسه که یه دفعه یکی در دهنشو می گیره

چیییییییییییییی؟؟؟؟؟ گونگ تویی؟؟؟

خبر زنده برگشتن گونگ به ارباب می رسه و اون بی نهایت خوشحال می شه

هاجین اگه کسی بفهمه گونگ برگشته می کشمت!!!!!

گونگ به دیدن ارباب خراباتیش می یاد که از داغ گونگ چند وقته شبانروز مشروب می خوره و تو حسه

ولی اونو که می بینه شکه می شه و خلاصه خیلی با هم راچع مسایل پیش اومده بحث می کنن و نفشه هایی می کشن قرار می شه استاد راجع به تیر هایی که تو بار گونگ بود تحقیق کنه و یون هم راجع به یه نقاشی خیلی قیمتی

تحقیقات شروع میی شه

عصر اون روز همه برای جمع کردن بحث در مورد تحقیقات انجام شده جمع می شن

جانگ هوا که هنوز نمی دونه گونگ عزیزش زنده است داره با لباساش حال می کنه و اشک می ریزه

که یدفه این خروس بی محل سر میرسه و راجع به ازدواج اونو و یومون حرف ی زنه و قدرت دو طرف و ....

سوجون که ناقافلی گونگ را می بینه خشکش می زنه و می ترسه ولی بعد که حالش جا می یاد همه اتفاقا را برای دوستش تعریف می کنه و از جمله داستان ازدواج یومون و جانگ هوا

گونگ تا اینو می شنوه به محل استقرار جانگ می یاد که می بینه......

ناگهان نگهبان بانو جمی اون می بینه و می شناسه ولی گونگ در می ره

خبر به بانو جمی می رسه و حسابی تو ذوقش می خوره

اونم خبرو به یومون می ده و می گه تا اون پسره پته تونو رو آب نریخته کاری کنید.

گونگ و دوستاش برای عملی کردن نقشه شون و کامل نمودن تحقیقاتشون به شهر مرزی می یان

 از اون طرف افراد یومون تنها شاهد ماجرا را شبونه و تو بستر می کشن

بانو جمی و اطرافیان که حسابی ترسیدن در مورد این که چی کار کنن بحث می کنن

به جانگی می گن که گونگ بوکت زنده است و اونم......

گونگ بوک افراد خاطی این ماجرا را دستگیر می کنه و داره می ره تا به قانون تحویلشون بده

 و کسی که شاهد این ماجراست یومون است کسی که دوباره جانگ هوایی که به او جواب رد داده را در دیدار گونگ شیفته می بیند و این داغ دل او را تازه می کند

 او در قسمت بعدی برای جلوگیری از افشای اسرار شان چه می کند؟؟؟

با ما در هفته بعد همراه باشید.......

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد