دیدیم که سوسونو به خیال اینکه جومانگ تو سفر بهش دروغ گفته بد جور حال جومانگ را گرفت و از قبول اینکه براشون کار کنه خودداری کرد
از
طرفی حاکم قوم هان دشمن سرسخت بویو برای شاه نامه داده که سریعا همه
آهنگری ها و کارگاه های اسلحه سازیتو تعطیل کن و الا بد می بینی شاه هم که
عصبی می شه می گه اون نامه را بسوزونین
اینم
که یکی از وزرا و برادر ملکه هم هست داره با شاه مخالفت می کنه و می گه
سریعا جانشینت را تعیین کن که با موج مخالفت ها روبرو می شه که چرا با شاه
با توهین حرف می زنی
ملکه
و دار و دستش که با اخراج جومانگ از قصر هم آروم نشدن می گن باید جومانگ
را بکشیم تا خیالمون از بابت تاج و تخت مطمئن بشه و دارن نقشه قتل جومانگ
را می کشن
خدمه
بانو یوهوا براش خبر می یاره که وزیر داداش ملکه گفته باید ولیعهد تعیین
بشه و خلاصه اوضاع قاراشمیشه و می خان ولیعهد رو تعیین کنن که اگه اینکار
بشه اوضاع برای ما بیریخت می شه