تصاویر زیبا . عکس های سریال امپراطور دریا . سرزمین بادها

تصاویر زیبا . تصاویر زیبا . سرزمین بادها . yangom . یانگم . سرزمین بادها . عکس جانگهوا . عکس های بانو جمی . عکس های یانگوم . تصاویر سریال دختر امپراطور . عکس های سریال امپراطور دریا . عکس های یانگم . جانگهوا . عکس هاجین . 11,468,960

تصاویر زیبا . عکس های سریال امپراطور دریا . سرزمین بادها

تصاویر زیبا . تصاویر زیبا . سرزمین بادها . yangom . یانگم . سرزمین بادها . عکس جانگهوا . عکس های بانو جمی . عکس های یانگوم . تصاویر سریال دختر امپراطور . عکس های سریال امپراطور دریا . عکس های یانگم . جانگهوا . عکس هاجین . 11,468,960

خلاصه قسمت سی و هفتم 37 سریال تاجر بوسان

 

موفقیت سانگ اوک بد جور شوک روحی به ارباب پارک میزنه و ارباب پارک هم کارهای امروز سانگوک و حرفهای گذشته اون در مورد عذر خواهی را یادش میاید و میگه مثل اینکه دارم به اون روز میرسم

 

جیونگ چی سو هم از این شکست خیلی ناراحت شده و دیگه خدا را بنده نیست و پیاله هاست که فقط بالا میره .چون سود مانسانگ با توجه به سه هزار کیلو که فقط خودشون داشتن  میشه یک میلیون نیانگ

اون طرف مانسانگیها جشن گرفتند

بانو وو  هم دوباره خم مشروب مخصوصش را در میاره و ظرفیت خودوش نشون میده و یک پیاله بزرگ میره بالا و به سونتاک و سامبو میگه شما هم میخواید که چون سابق شکست را دارند هر کدوم به نحوی طفره میرند اما سانگوک یک پیاله را میره بالا .بانو وو هم برای اینکه کم نیاره دومی را هم میره بالا

گروه مانسانگ با خوشحالی و غرور بر می گردند اوجو

و مورد استقبال قرار میگیرند

سونگ بانگهیا هم چراغ خاموش و سینه خیز بر میگردند که در اون اوضاع غم بار فرماندار و افرادش میاند اونجا و ارباب پارک و چی سو را در رابطه با قتل ارباب هونگ و قاچاق بازداشت می کنند

می گیون سر مزار باباش نشسته که وقتی میبنه سانگ اوک داره میاید زود از اونجا میره قایم میشه تا دیده نشه و کره ایها که طبق معمول شعاع دیدشون در هنگام راه رفتن و سر به پایین نیم متری اون نمی بینند

سانگوک هم با ارباب هونگ در مورد کارهاش میگه که می گیون از دور نظاره گر اوضاعست

 

رای زنیها برای آزادی ارباب پارک صورت میگیره و رییس جانگ برای داینونگ خبر میاره که مسئله حل شده و ارباب آزاد میشه که داینونگ میگه قضیه قاچاق و و رابطه ما با قتل ارباب هونگ چیه که رییس جانگ چیزی نمیگه

سانگ اوک برای پس دادن وام به اداره تامین میره که وزیر یونگ جیون هو را اونجا میبنه و ازش در مورد کمک بهشون تشکر میکنه

ارباب پارک هم بعد از چند روز آزاد میشه وبدون هیچ حرفی میره مقرر . و اونجا به عاملان حادثه میگه یا این گندو درست میکنید یا میدم بابات سه نفرتون در بیارند 

 

 وزیر پارک یک فرستاده برای سانگوک میفرسته که سانگوک بره پیش اون و سانگوک میگه حتماْ از من حمایتهای مالی میخواد و از اینها خوب به خاطر ما برکنار شده

سانگوک پیش وزیر پارک میره و روی منبر دوباره براش سخنرانی میکنه که وزیر پارک بیشتر اون سانگوک خوشش میاید

در سونگ بانگ هم مدیران شرکت در مورد آینده سونگ بانگ و گند های بالا اومده اخیر حرف میزند که ارباب پارک میگه من هنوز نمرده شما کاری به این کارها نداشته باشین من هر وقت خواستم استعفا میدم اسم مانسانگو دیگه نیارین

و جلسه ها برای برکناری ارباب پارک شروع میشه

مامان سانگ اوک میگه میخوام مقدمات عروسی با می گیون را فراهم کنم .حرف اضافه ای نداریم

مامان سانگ اوک موضوع را به مامان می گیون میگه و زن سامبو هم خبر را میبره روی آنتن

 

خبر به داینونگ هم میرسه و اونهم دچار شوک مشیه و میزنه توی قدم زنی

از دربار مامورانی برای تحقیق در مورد کار و حسابرسی شرکت سونگ بانگ میاند و نکات مبهم زیادی در کار سونگ بانگ رو میشه

 

سونگ بانگهیا هم میاند کارهاشون توجیه کنند که چایی یونگ سررشته کلام را توی دست میگیره که مامور از اون خوشش میاید و ادامه بحث را میبره توی جلسه خصوصی

جیونگ چی سو هم برای چاره گشایی و تحقیقات  میره به چین

 

نماینده های مانسانگ و سونگ بانگ برای شرکت در جلسه پیش فرماندار میرند که دم در سانگوک و داینونگ همدیگه را می بینند ولی چیزی نمیگند و میره توی جلسه

بعد از جلسه سانگوک به داینونگ میگه قراره من ازدواج کنم شب بیا همون جای همیشگی منتظرتم

داینونگ هم توی اتاقش میزنه توی گریه

سانگ اوک هم در محل ملاقات منتظر داینونگه که داینونگ به اونجا میرسه و از دور سانگوک میبینه

 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
طاهره رضا نژاد دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 ب.ظ

سلام. واقعاً ممنون . هر روز با شوق وبلاگ شما رو دنبال میکنیم .
موفق باشید .

مهرناز سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:32 ق.ظ http://www.siavashhhhhhhhh.blogfa.com

عالیههه عزیزم راستی این وبم درباره تاجر پوسانه بر
www.daynung.blogfa.com

محمد پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 12:35 ب.ظ

نمیتونستی مثل ادم بنویسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد