خلاصه قسمت سی و هفتم 37 سریال تاجر بوسان

موفقیت سانگ اوک بد جور شوک روحی به ارباب پارک میزنه و ارباب پارک هم کارهای امروز سانگوک و حرفهای گذشته اون در مورد عذر خواهی را یادش میاید و میگه مثل اینکه دارم به اون روز میرسم

 

جیونگ چی سو هم از این شکست خیلی ناراحت شده و دیگه خدا را بنده نیست و پیاله هاست که فقط بالا میره .چون سود مانسانگ با توجه به سه هزار کیلو که فقط خودشون داشتن  میشه یک میلیون نیانگ

اون طرف مانسانگیها جشن گرفتند

بانو وو  هم دوباره خم مشروب مخصوصش را در میاره و ظرفیت خودوش نشون میده و یک پیاله بزرگ میره بالا و به سونتاک و سامبو میگه شما هم میخواید که چون سابق شکست را دارند هر کدوم به نحوی طفره میرند اما سانگوک یک پیاله را میره بالا .بانو وو هم برای اینکه کم نیاره دومی را هم میره بالا

گروه مانسانگ با خوشحالی و غرور بر می گردند اوجو

و مورد استقبال قرار میگیرند

سونگ بانگهیا هم چراغ خاموش و سینه خیز بر میگردند که در اون اوضاع غم بار فرماندار و افرادش میاند اونجا و ارباب پارک و چی سو را در رابطه با قتل ارباب هونگ و قاچاق بازداشت می کنند

می گیون سر مزار باباش نشسته که وقتی میبنه سانگ اوک داره میاید زود از اونجا میره قایم میشه تا دیده نشه و کره ایها که طبق معمول شعاع دیدشون در هنگام راه رفتن و سر به پایین نیم متری اون نمی بینند

سانگوک هم با ارباب هونگ در مورد کارهاش میگه که می گیون از دور نظاره گر اوضاعست

 

رای زنیها برای آزادی ارباب پارک صورت میگیره و رییس جانگ برای داینونگ خبر میاره که مسئله حل شده و ارباب آزاد میشه که داینونگ میگه قضیه قاچاق و و رابطه ما با قتل ارباب هونگ چیه که رییس جانگ چیزی نمیگه

سانگ اوک برای پس دادن وام به اداره تامین میره که وزیر یونگ جیون هو را اونجا میبنه و ازش در مورد کمک بهشون تشکر میکنه

ارباب پارک هم بعد از چند روز آزاد میشه وبدون هیچ حرفی میره مقرر . و اونجا به عاملان حادثه میگه یا این گندو درست میکنید یا میدم بابات سه نفرتون در بیارند 

 

 وزیر پارک یک فرستاده برای سانگوک میفرسته که سانگوک بره پیش اون و سانگوک میگه حتماْ از من حمایتهای مالی میخواد و از اینها خوب به خاطر ما برکنار شده

سانگوک پیش وزیر پارک میره و روی منبر دوباره براش سخنرانی میکنه که وزیر پارک بیشتر اون سانگوک خوشش میاید

در سونگ بانگ هم مدیران شرکت در مورد آینده سونگ بانگ و گند های بالا اومده اخیر حرف میزند که ارباب پارک میگه من هنوز نمرده شما کاری به این کارها نداشته باشین من هر وقت خواستم استعفا میدم اسم مانسانگو دیگه نیارین

و جلسه ها برای برکناری ارباب پارک شروع میشه

مامان سانگ اوک میگه میخوام مقدمات عروسی با می گیون را فراهم کنم .حرف اضافه ای نداریم

مامان سانگ اوک موضوع را به مامان می گیون میگه و زن سامبو هم خبر را میبره روی آنتن

 

خبر به داینونگ هم میرسه و اونهم دچار شوک مشیه و میزنه توی قدم زنی

از دربار مامورانی برای تحقیق در مورد کار و حسابرسی شرکت سونگ بانگ میاند و نکات مبهم زیادی در کار سونگ بانگ رو میشه

 

سونگ بانگهیا هم میاند کارهاشون توجیه کنند که چایی یونگ سررشته کلام را توی دست میگیره که مامور از اون خوشش میاید و ادامه بحث را میبره توی جلسه خصوصی

جیونگ چی سو هم برای چاره گشایی و تحقیقات  میره به چین

 

نماینده های مانسانگ و سونگ بانگ برای شرکت در جلسه پیش فرماندار میرند که دم در سانگوک و داینونگ همدیگه را می بینند ولی چیزی نمیگند و میره توی جلسه

بعد از جلسه سانگوک به داینونگ میگه قراره من ازدواج کنم شب بیا همون جای همیشگی منتظرتم

داینونگ هم توی اتاقش میزنه توی گریه

سانگ اوک هم در محل ملاقات منتظر داینونگه که داینونگ به اونجا میرسه و از دور سانگوک میبینه

 

 

حذفیات قسمت سی و هفتم تاجر پوسان

 

اول فیلم که ارباب پارک خیلی ناراحت بود که حتی داینونگ هم به ملاقات نمی پذیره و میگه برو

 

مشروب خوردن های جیونگ جی سو هم حذف شد

مشروب خوردن موکتایی  قبل از اومدن سامبو

بانو وو هم دوباره خم مشروب مخصوصش را در میاره و ظرفیت خودوش نشون میده و یک پیاله بزرگ میره بالا و به سونتاک و سامبو میگه شما هم میخواید که چون سابق شکست را دارند هر کدوم به نحوی طفره میرند اما سانگوک یک پیاله را میره بالا .بانو وو هم برای اینکه کم نیاره دومی را هم میره بالا

استقبال از مانسانگ :

وقتی چورای برای دیدن موکتایی میره سامبو فکر میکنه که برای دیدن اون اومده ولی چورای میره توی آغوش موکتایی

وقتی خبر ازدواج سانگ اوک به داینونگ میرسه دایونک میره توی حیاط و آهنگ سکانسش گذاشته میشه

آهنگ رفتن جیونگ چی سو به چین جایگزین شد که آهنگ جایگزین قشنگتر بود

موکتایی خبر ازدواج سانگ اوک با می گیون به بقیه میده که چورای میگه پس داینونگ چی سانگوک خودش به من گفت که من یکی دیگه را دوست دارم خوب اون هم داینونگه که چونگو هم سریه سرش  میزاره و میگه الان بحث دوست داشتن نیست می گیون هم به خاطر پول سانگ اوک میخواد با اون ازدواج کنه که چورای میگه پس من چرا با موکتایی که چیزی نداره میخوام ازدواج کنم که موکتایی میگه خوب راست میگه تو هم اگه یه پولدار بیاد سراغت اون انتخاب میکنی نه من که همه به چورای میخندن 

اما پرش این قسمت :

نماینده های مانسانگ و سونگ بانگ برای شرکت در جلسه پیش فرماندار میرند که دم در سانگوک و داینونگ همدیگه را می بینند ولی چیزی نمیگند و میره توی جلسه و در آخرین سکانس فیلم فقط آهنگش اجرا شد و تصویر زرد نشد چون هنوز این قسمت ادامه داشت

بعد از جلسه سانگوک دم در منتظر داینونگه وقتی داینونگ میاید اونجا رییس هوانگ میره و سانگوک به داینونگ میگه قراره من ازدواج کنم شب بیا همون جای همیشگی منتظرتم

داینونگ هم توی اتاقش میزنه توی گریه

شب داینونگ برای دیدن سانگ اوک میره که سورای میخواد بره دنبالشه که رییس هوانگ جلوشو میگیره و میگه داینونگ میخواد به دیدن سانگوک بره و تو هم حق نداری به کسی چیزی بگی من مطمئنم که داینونگ به این رابطه پایان میده

 

سانگ اوک هم در محل ملاقات منتظر داینونگه که داینونگ به اونجا میرسه و از دور سانگوک میبینه

 

و آخرین سکانس این قسمت

 

دیدار دوباره سانگوک و داینونگ و همچنین رفتن داینونگ به سونگدو و ترک اوجو برای همیشه در قسمتهای آینده حذف شد

حذفیات قسمت سی و ششم تاجر پوسان

طبق معمول رفتن داینونگ برای ملاقات با سانگ اوک حذف شد. داینونگ برای دیدن سانگ اوک و دادن هشدار میره بیرون که موکتای بهش میگه شما چطور تونستین بیاین اینجا که داینونگ میگه میخوام با سانگ اوک حرف بزنم که موکتایی میگه شما به من بگین من بهش میگم که بقیه بهش نهیب میزند و میگه بس کن برو یه سانگ اوک بگو بیاید

 سانگ اوک هم داینونگ را به ملاقات قبول نمیکنه و دلیلشو توی نامه براش مینویسه و داینونگ هم نامه را میگیره و به سمت مهمونه خونه مبره که آهنگ سکاسنهاش گذشته میشه و با خوندن نامه گریه اش میگیره

 

 

سانگ اوک توی نامه نوشته از اینکه به فکر من هستین خیلی ممنونم ولی من نمیتونم شما را ببینم چون بعداْ حرفو حدیت پشت سر من و شما در میرازند .خواهش میکنم منو ببخشید و داینونگ برای این گریه اشکهاش در میاد  بعش گفته میشه که ارباب پارک باهاش کار داره اشکهاشو پاک میکنه

 

وقتی سانگوک قیمت را میبره روی ۱۶۰ تا برای بار هزارم آهنگ سکانس با یکی از اهنگهای یانگوم جایگزین شد .همون اهنگی که اولین بار در ملاقات ارباب هونگ با ارباب پارک گذاشته شد که آهنگ جایگزین قشنگتر بود

اوایل چایی!! خوردن بانو وو که معلوم نیست اگه چاییه چرا وقتی بانو وو میخواره سانسور میشه

همچنین  وقتی که سانگ اوک همه را قانع میکنه سکانس رضایت همقطاریها را حذف شد

 

و مشروب بالا رفتن ارباب پارک ناشی از فشاری که در فروختن ارزون جنسینگها و گرونی بقیه اجناس داشتند

و فقط از این زاویه چیزهایی دیده شد

 

وقتی که چونگو میگه من به کدو تنبل چاقو پرت کردم بعدش میگه ولی من میتونم به ادمها چاقو پرت کنم و هنوز هم این مهارت را دارم

 

و بار دیگه بردن سفارشات مشتریها توسط انجو که این هم وقتی برای چونگو و چورای غذا میاره حذف شد

 

وقتی که سامیو از موکتایی میشنوه هنوز کسی نیومده وقتی میره پیش سانگوک دوباره سکانسهای چایی خوردن حذف شد

 

و در این سکانسها اصلاْ سانگوک حرفی نمیزنه و وقتی که بانو وو میگه پس کی مشتریها میان تی وی نشون داد که سانگ با لبهای بسته گفت میاند ولی اصلاْ حرفی نمیزنه و وقتی سامبو ازش می خواد که قیمت را بیار پایین سانگ اوک چایی!! میره بالا که چون ممکنه همه بگند چرا فنجون برای چایی کوچیکه

 

بانو وو که تجربه این چنین درماندگیهای را  داره برای سانگ اوک مشروب میاره و میگه بزن تو رگ تا اروم شی و بعداْ اون دلداری میده که در تی وی امید به خدا را بیان کردند .البته سانگوک وقتی اولی را میره بالا خوشش میاید و دومی را میره بالا

 

 

 چند سکانس دیگه از حذف چایی هم بود که دیگه ارزش بیان نداشت